مجراى تفكّر بايد از امور دينى خارج نباشد و امور دينى هم از اين سه موضوع، يعنى عقايد، اخلاقيّات و اعمال، بيرون نيست. انسان بايد در امور اعتقادى تفكّر بكند و با تفكّر صحيح، بينش اعتقادى صحيح پيدا كند. همينطور بايد در نظام اخلاقى كه همان جمال باطن و صفات باطنى روح است تفكّر كند و بينديشد كه روحش بايد چه چيزهايى داشته باشد و چه صفاتى خوب است تا به آنها متّصف باشد، و چه صفاتى بد است كه به آنها متّصف نباشد، و اين كه الان به آن صفات خوب متّصف است يا نيست؟ اگرنيست چگونه بايد متّصف بشود؟ همينطور تفكّر در نظام عملى كه چهكارى خوب است و چه كارى بد است؟ چه كارى خدا پسند است و چه كارىشيطان پسند؟ اگر اين كار خوب است آيا من آن را انجام مى دهم يانه؟ اگرانجام نمى دهم چرا انجام نمى دهم؟ چرا در فكر انجام آن نيستم؟
کتاب شوق وصال جلد ۲ صفحه۱۰16- تالیف آیت الله صافی (ره) – تحقیق و نشر موسسه فرهنگی صاحب الامر(عج)